بماند
حالا حرف هایمان بماند برای بعد
دلخوری هایمان...
دلتنگی هایمان...
و تمام اشک های من...
با او چگونه می گذرد که با من نگذشت؟
[ سه شنبه 91/11/10 ] [ 4:29 عصر ] [ فاطمه شیخی ]
[ نظر
]
گاهی میان مردم،در ازدحام شهر غیر از تو هرچه هست فراموش میکنم.
حالا حرف هایمان بماند برای بعد
دلخوری هایمان...
دلتنگی هایمان...
و تمام اشک های من...
با او چگونه می گذرد که با من نگذشت؟
زیباست یادت اگر خودت بودی چه غوغایی میکردی!
در خیال دیگری میرفت و من چه عاشقانه کاسه ی آب پشتش خالی میکردم.
هرگز نفهمیدم فراموش کردن درد داشت یا فراموش شدن
به هر حال فراموش می کنم فراموش شدنم را