• وبلاگ : روياي آشنا
  • يادداشت : عكسي از عشق
  • نظرات : 18 خصوصي ، 60 عمومي
    • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2   3   4      >
     
    + 10 
    هرکس با عدد اومد برات نظر گذاشت بدون منم...
    پاسخ

    مي دونم
    + 17 

    خوشا بحالت اااااااااااااااي دوست مال ما هنوز پابرجا وپايدار است
    پاسخ

    گريه نكن عزيزم
    + *17* 

    نظر خانم نصر واسه سميرا را خوندي؟؟؟؟
    پاسخ

    آره خوندم
    + +3 

    حالا کي اپ ميکني از من يکم يادبگير...ههه
    سلام طرف هنوز اپ نکرده؟؟؟؟؟

    ههه....شوخيدم

    پاسخ

    تازه امروز امتحانام تموم شد.آپ مي كنم.
    + سعيده 
    سلام فاطي جونم خوبي
    کي اپ ميشي خبرم کن باش گلم منتظرم وبت هم حرف نداره
    يني هر وقت اون اپ کنه توهم اپ ميکني هنوتو فکرش هستي
    پاسخ

    سلام.ببخشيد كي آپ كنه منم آپ مي كنم؟اشتباه گرفتي
    + طاها تهراني 

    اين تصوير زيبا تقديم شما . بر ديدن سايز اصلي بر روي آن کليلک کنيد.

    http://fadahiyerahbar.parsiblog.com

    14.jpg

    پاسخ

    ممنوم
    + 3+ 


    سلام امروز با بچه ها ياد راهنمايي افتاده بوديم خيلي خوب بود.....

    هي روزگار.....

    پاسخ

    واقعا خيلي خوب بود.بهترين دوران تحصيليم بود.حيف چقدر زود گذشت
    + 3+ 

    سلام رفتم وب خانم نصر يادم نيست شايد توي نظراتش واسش گذاشته بودم درست يادم نيست...

    حال کردي اومده ب وبتا....

    پاسخ

    خيليييييييييييي.
    + شهرزاد نصر 


    سلام عزيزم

    خوبي؟امتحاناتت رابه خوبي سپري کردي؟من هربارسري به وبلاگت مي زنم.بچه هاراديدي سلام منوبهشون برسون.

    پاسخ

    سلام خانم نصر عزيزم.ممنون كه اومدين.من عاشق اين عكس وبتونم!!!
    + گمنام 
    سلام عزيزم خوبي؟
    چه خبرا؟
    من تاه به وبت اومدم .وبت حف نداره قربونت .
    باي
    پاسخ

    سلام خوش اومدي.ممنون
    + alireza 
    يک روز من سکوت خواهم کرد !
    تو آن روز ،
    براي اولين بار ،
    مفهوم "دير شدن " را خواهي فهميد ...
    پاسخ

    خيلي قشنگ بود.ممنون
    + 3+ 

    الان يهههههههههو دلمواسه خانم نصر تنگ شد....
    پاسخ

    از حوادث يهوييه.منم خيلي دلم براش تنگ شده
    + 3+ 

    شاد باش نه يک روز بلکه هزار سال ...

    بگذار آوازه ي شاد بودنت،چنان در شهر بپي    چد:

    که رو سياه شوند آنانکه :

    بر سر غمگين کردنت شرط بسته اند ...
    پاسخ

    مرسي عزيزم
    + پترس 
    کجايي دختر؟
    پاسخ

    همين جا....
    + alireza 
    گاهي پاي کسي ميماني ....

    که نه ديدي ايش .... نه ميشناسيش .......

    فقط حسش کرده اي .... تجمسمش کرده اي...

    پشت هاله اي از نوشته هاي مجازي روي پيج مجازي اش ...

    که هر روز ميخواني و در جوابش ميگويي ....
    لايک...
    پاسخ

    خيلي ممنون دوست عزيز
       1   2   3   4      >